۱۳۹۷ اردیبهشت ۲۲, شنبه

خوبی و می دونی،به خوبی آغوش/گرمی و می مونی،به تن تر از تن پوش

همین طور در خیابان قدم می زدم و فکرم پیش تو بود.
خوبی ها دوام ندارند اما خاطره ی خوبی ها دوام دارد.
خاطره ی خوبی هایت دوام بخش تمام لحظه هایی ست که با دلتنگی می گذرد.
ناراحتم..
چون تو می توانی مهربانی کنی،خوب باشی،خوبی کنی
و من چه قدر مهربان بودنت را دوست دارم.
ناراحتم..
چون تو می توانی خوب نباشی،بی تفاوت باشی یا اصلا نباشی!
و من باز هم...
*عنوان پست از قطعه ی بادگنهکار گروه دنگ شو ست.

۱۳۹۷ فروردین ۱۸, شنبه

شنودم ضعیف است

رو در رو
چشم در چشم

گوشم پیش شما نیست و چشم هایم غیر را می بینند
غیر که مجالی دارد برای تعلل...

مثلا آن واژه را چقدر حزین و لطیف گفتی..
یا سرخی چشمت از چیست؟چشم هایت چرا نامهربان است؟

۱۳۹۶ اسفند ۱۴, دوشنبه

۱۳۹۶ دی ۲۷, چهارشنبه

از عصر های خاکستری،به دکتر"ح"

دلم تاب نیاورد یک سال از آن روز بگذرد و بگویم من همچنان به یاد دارم...
در آن عصرِ خاکستری ِاردیبهشتی که انگار چشمانم از پشت فیلتر نیلی و خاکستری همه جا را می دید،
آن لبخند ِ خسته ای که از من دریغ نکردی مرهم بود..مرهم ماند..